مدح و ولادت امام مجتبی علیهالسلام
وقتی پدرت حضرت حـیـدر شده باشد باید که تو را فـاطـمـه مـادر شده باشد جـد تـو نـبــی بود نه ایـنـطــور بگویم شک نیست که جد تو پیـمبر شده باشد جـز بـر در این خـانـه نـدیـدیـم امامت تـقـسـیـم مــیــان دو بــرادر شـده باشد خورشید سفالی است که در سیر جمالی از بوسه بر این گونه مـنـوّر شده باشد ای حوصلۀ محض چه تشبیه سخیفی است با حِـلـمـت اگر کــوه بـرابـر شده باشد با اینکه قضا دست تو را بست ندیـدیم جز آنچه بـخـواهـی تو مقدر شده باشد از عمر تو یک روز جمل آیه فتح است با صـلـح اگـر مابقی اش سر شده باشد فریاد سکوت تو چه آهنگ رسایی است شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد روزی که به اعجاز تو مبهـوت بمانند شک ها همه تـبـدیـل به باور شده باشد خون جگرت ریخت نه در تشت که در دشت داغ گل سرخیست که پـرپـر شده باشد آن چشم که گـریان نشود روز قـیـامت چشمیست که از غصه تو تر شده باشد بـو میکـشم ایـام تو را بایـد از اخـلاق یک تـکـۀ تـاریـخ مـعـطّـر شـده بـاشـد در مکتب تو رشد سریع است عجب نیست فـرزنـد تو هـم قـامت اکـبـر شده باشد باور نتوان کرد که خـاکیست مـزارت جز آنکه ضریح تو کـبـوتـر شده باشد ای جان علی ریشه غـم را بکن از دل هر چـنـد که اندازه خـیـبـر شـده باشـد |